نوشته شده توسط: یوسف نکوئی
جاجیم وآورآرتهده:
یکی دیگر از دست بافتهایی که در زندگی بختیاریها مورد استفاده قرار می گیرد "جاجیم" است که به شکل نوارهایی باریک به عرض 18 تا 35 سانتیمتر و طول 20 تا 25 متر تماماً از پشم بافته می شود. پس از بافت، آن را به قطعاتی با طول مناسب تقسیم می کنند و از پهلو به یکدیگر می دوزند، در نتیجه سطح یکپارچه ای حاصل می شود که به مصرف روانداز (تهیه لحاف) می رسد.
چله کشی جاجیم معمولا روی زمین صورت می گیرد. ضمن بافت آن تارها از روی کار دیده می شود، در حالیکه پود در زیر آنها مخفی است و برخلاف سایر منسوجات که در آنها نقش با پود شکل می گیرد، در جاجیم نقش ها به واسطه تارها ایجاد می شود.
افزون بر این، بختیاریها با استفاده از شیوه بافت جاجیم نوارهای تسمه مانندی نیز تولید می کنند که به آورآرتهده شهرت دارد و برای حمل گهواره بچه برپشت مادر هنگام کوچ به کار می رود.
وجم
موج نوعی رختخواب پیچ و شبیه جاجیم است که مانند سایر بافته های بختیاری جنبه خودمصرفی دارد. با این وجود بافت آن چندان رایج نیست و فقط عده بسیار کمی از عشایر آن را تولید می کنند و اغلب در شرایطی که به موج احتیاج داشته باشند آن را از موج بافان دزفولی یا شوشتری می خرند. طول دستگاه موج بافی پنج تا هفت متر در نوسان است ( طول تارها حدود 7 متر و عرض موج بین 80 تا 100 سانتیمتر ) یعنی بین سردار و زیردار آن حدود پنج تا هفت متر فاصله است . بعد از اتمام بافت موج (با توجه به اندازه آن) آن را دو یا سه قسمت کرده از پهنا به هم می دوزند. تارو پود موج تماماً از پشم است از موج برای بستن رختخوابها و همچنین روانداز استفاده می شود.
چوقا:
چوقا که گاهی چوخا نیز تلفظ می شود، نوعی عبای دهقانی است که زنان از پشم سفید طبیعی می بافند و دارای خطوط عمودی آبی تیره یا مشکی است که مردان بختیاری آن را روی لباسهای خود می پوشند. ماده اولیه چوقا پشم است که زنان بختیاری آن را به گونه ای بسیار نازک و ظریف می ریسند و روی دستگاههای ساده بافت، نواری با عرض حدود 50 تا 70 سانتیمتر (بسته به اندازه مورد نظر) و طول 5/2 متر، می بافند. این نوار از دو قسمت مساوی و متفاوت تشکیل می شود. بلندی چوقا تقریباً تا سر زانو می رسد و جلوی آن کاملا باز است. چوقا فاقد آستین است. بهترین نوع چوقا که توسط زنان کیارسی بافته می شود به "کیارسی بف" معروف است و دارای بافت بسیار ظریف بوده و تار آنها از جنس پنبه است. و از بازار خریداری می کنند. دار چوقا به صورت افقی و تک نفره است. برای اینکه نخ پشمی مورد استفاده در بافت چوقا ظریف و یکنواخت ریسیده شود، آن را به هنگام پره گرداندن (نخ ریسی) از سوراخی که روی ناخن بلند انگشت شست تعبیه شده است می گذرانند.
نوشته شده توسط: یوسف نکوئی
سرفه آردی یا سفره آردی:
نان، غذای اصلی عشایر بختیاری را تشکیل می دهد و آرد که ماده اولیه پخت نان است بسیار مقدس است و به طور گندم که قوت اصلی عشایر بختیاری است بسیار مقدس و از منزلت بالایی برخوردار است. پس نان باید جایگاه خاصی برای خود داشته باشد. به همین دلیل سفره مخصوصی برای آن بافته می شود که در گویش بختیاری به «سرفه آردی» معروف است. سفره آردی دارای بافت گلیمی یک رو یا رندی بافت است که گاهی وسط آن ساده بافت با حاشیه ای نقشدار است . تار آن پنبه ای و پود آن از پشم است و به شکل مربع 1 × 1 متر و گاهی مستطیل است. متن سفره آردی ساده، یک قسمتی نقشدار، دو قسمتی نقشدار و چهار قسمتی نقشدار دیده شده است.
پیش سینه:
بختیاریها پیش سینه را برای تزیین و افزودن زیبایی حیوان می بافند و مانند گردنبندی به دور گردن مادیان حلقه می کنند. احتمالا در تزیین حیوانی که عروس یا بی بی بر آن سوار می شود نیز به کار می رود. این بافته تماما روش "رندی" بافته شده و جنس تار آن از پنبه و جنس پود آن از پشم است. بافت وسط پیش سینه با عرض حدود 25 سانتیمتر در طرفین متوقف می شود، ولی در وسط به شکل مثلثی ادامه می یابد و به راس آن ختم می شود.
وریس:
وریس نوعی نوار منسوج و تسمه مانند است که در زندگی عشایر بختیاری کاربردهای زیادی دارد و اغلب به عنوان طناب (در عرضهای متفاوت برای مصارف مختلف) مورد استفاده قرار می گیرد. بختیاریها برای بافت این نوع محصول از شیوه خاصی بهره می گیرند.
بهون یا سیاه چادر:
بافت سیاه چادر به عنوان محصولی خود مصرفی در بین تمام عشایر ایران مرسوم است و طبعاً بختیاریها نیز از این قاعده مستثنی نیستند.
عشایر بختیاری از سیاه چادر با عنوان "بهون" یاد می کنند و هر بهون به تناسب کوچکی یا بزرگی اندازه اش مرکب از 14 تا 20 " لت " (قطعه) است که طول هر کدام از لت ها شش تا ده متر و عرض آن 40 تا 6 سانتیمتر است که برای بافت آن به همکاری دو نفر بافنده به مدت ده تا پانزده روز مورد نیاز است.
لت های چادر به شکلی خاص از پهنا کنار هم گذاشته شده با موی بز به هم دوخته می شود، در نتیجه روزهای آفتابی شعاعهایی از خورشید از محل درزها به داخل می تابد و در روزهای بارانی نیز قطراتی از باران از محل درزها به داخل نفوذ می کند، در حالیکه سایر قسمتهای چادر به دلیل خاصیت ویژه مو در برابر رطوبت متورم می شود، در نتیجه آب به داخل چادر نفوذ نمی کند. سیاه چادر در مقابل باد مقاوم است و در زمستان داخل آن گرم و تابستان خنک است. دستگاه بافت بهون همان دستگاه معمول عشایری است.
نوشته شده توسط: یوسف نکوئی
توربه یا توبره:
محصول دیگری که عشایر بختیاری با شیوه های بافتی ذکر شده تولید می کنند توبره و یا به گویش بختیاری «توربه»؛ که حالتی کیسه مانند دارد و شبیه کوله پشتی است. برای نگهداری و حمل مواد غذایی یا ملزومات چوپانان از قبیل نان فطیر، چای، قند، پیاز، استکان، مشکول و دیگر مایحتاج آنها به کار می رود.
پشت توبره معمولا ساده بافت(گاهی، با نقوش پراکنده) است و روی آن دارای زمینه ساده و نقشهای رندی بافت است.
تی یر یا نمکدان:
بافته ای است مرکب از سه روش ساده، رندی، گندی(بافت گره ای) در ابعاد 60 × 40 سانتیمتر که در آن نمک می ریزند. تارو پود مابین رجهای رندی بافت و گندی بافت از جنس پنبه و بافت قسمت رندی و گندی پشمی است . روی نمکدان رندی بافت و قسمت پایینی آن، سه تا پنج سانتیمتر به سبب سایش کمتر ته نمکدان، گندی بافت است. پشت نمکدان ساده بافت است. دوطرف نمکدان با موی بز بافته می شود وروی شانه ها، تارهای اضافی دسته دسته به هم پیچیده یا گیس بافی شده یا به صورت منگوله تزیینی در می آید.
جل (روزینی) :
پوششی است که روی حیوان می اندازند و بار روی این پوشش قرار می گیرد. جل بافته ای چهار گوش در ابعاد50/1 × 10/1 متر و معمولا دو قسمتی است و با تسمه سینه بند، تنگ شکم بند، و یک زیر دم مجهز به یک تکه نمد به نام رفیده به پشت حیوان بسته می شود. به هنگام تزیین حیوانی که مختص عروس یا بی بی (زن خان) است، "رفیده" را با پارچه ساده ای می پوشانند و روی آنرا با مهره های رنگی و دکمه تزیین می کنند.
نقش های جل با توجه به نوع استفاده آن، بافتهای متفاوتی دارد. گاهی زمینه ساده و نقش ها قالی بافت است، گاه زمینه ساده و نقش ها رندی بافت، و گاهی زمینه ساده و نقش ها رندی بافت و قالی بافت است . زمانی تماماً قالی بافت است و زمانی کاملا ساده بافت و بدون نقش است. تار جل از نخ پنبه یا پشم و قسمتهای رندی بافت و قالی از جنس پشم است.
روزینی بافته قالی بافتی است که روی زین قرار می گیرد و عشایری که وضع مالی خوبی دارند از آن استفاده می کنند. دور تا دور روزینی منگوله های رنگی بزرگ و کوچک آویزان می کنند.
نوشته شده توسط: یوسف نکوئی
گلیم و لی :
گلیم های عشایری که اصطلاحا به آنها "لی یا سرانداز" گفته می شود، برای پوشاندن رختخواب و وسایل داخل چادر که روی چل قرار می گیرند به کار می رود. و دارای بافت "رندی" است که بافتی بسیار مشکل و وقت گیر است.
هورژین:
خورجین یا به گویش بختیاری "هورژین" از صنایع دستی مهم عشایر بختیاری است که به دست زنان ایلیاتی روی دارهای افقی بافته می شود. خورجین پوششی تزیینی است که وسایل زندگی عشایر در آن قرار می گیرد و چون در هنگام کوچ و در زمان زندگی در سیاه چادر در معرض دید قرار دارد جنبه زیبا شناختی و تزیینی و اعتقادی قوم بختیاری در نقوش و بافت آن تجلی می یابد. خورجین حکم صندوقچه ای را دارد که با اتصال بندینک های آن به یکدیگر و زدن قفل به آخرین بندینک در آن کاملا بسته شده و قابل حمل روی چاپار می شود. (هنگام کوچ) یا در گوشه ای از چادر(به هنگام اطراق) قرار می گیرد. معمولا از نقوش هندسی برای تزیین خورجین استفاده می شود. لبه های طرفین کیسه ها ی خورجین پس از دوخت با موی بز شیرازه دوزی می شود.
"چرک" یا تار خورجین از نخ پنبه و پود آن در قسمتهای مختلف تماماً از پشم است.
طرح کلی آن که چند نوع تکنیک بافت در آن به کار می رود شبیه به قطعه کف پوشی است که یک قسمت آن (روی هر طرف) دارای بافت رندی "رندی بافت" و قسمت دیگر (پشت هرطرف) دارای بافت ساده و قسمتی دیگر با تکنیک "گندی بافت" مانند قالی بافته می شود و این قسمت قالی باف در پایین و گوشه های خورجین قرار می گیرد تا به هنگام کوچ در ایل راهها و در برخورد با سنگهای کوهستان مقاومت بیشتری داشته باشد.
قطع خورجین پس از دوخت در حدود یک متر در 70سانتیمتر می شود.
هورژ (خورج) و مهده:
هورژ (خورج) بافته ای است که از وسایل زنان محسوب می شود. یک کیسه دوطرفه که دو روش ساده بافت و قالی باف در آن به کار رفته است. تکنیک ساده بافت در قسمت پشت هر طرف از کیسه ها و تکنیک ساده بافت در قسمت روی هر طرف از کیسه ها. هورژ نیز از هر طرف بطور جداگانه قفل و کلید می شود. اندازه هورژ کوچکتر از هورژین است و از بافته هایی است که منحصرا در ایلات مصرف دارد.
مهده:
مهده در ایل بختیاری جزو وسایل زنان محسوب می شودکه وسایل خودرادر آن جای می دهد. پس از اتمام بافت، از یک ضلع تا زده می شود و با موی بز آن را می دوزند. مهده نیز مانند هورژ قفل و کلید دارد. از مهده گاهی اوقات به جای بالش ویابه قول خود بختیاریها زیرگوشی استفاده می شود.
هورژ (خورج) ترک:
این وسیله که مانند هورژ از یک کیسه دوطرفه به اندازه تقریبی هرطرف 25 × 20 سانتیمتر ساخته می شود از بافته هایی است که در قدیم بیشتر بافته می شد. وسیله ای مردانه است. مردان ایل پول و اشیاء مردانه مانند وسایل اصلاح صورت خود را درآن جای می دهند و قفل و کلید می کنند. تار در خورج ترک از ترکیب پشم و مو و گاه از پنبه است و پود تماما از جنس پشم است. روی هر طرف آن با بافت رندی نقش می اندازند.
هور:
هور کیسه ای است دوطرفه که به طور عمده برای حمل گندم و آرد و گاهی برای غلات دیگر و حبوبات به کار می رود. از خورجین کمی کوچکتر است و اطراف جیبهای آن کاملا دوخته می شود. گوشه یکی از لبه های آن را بدون اینکه بدوزند باز می گذارند به این دلیل که از این گوشه دوخته نشده برای پرکردن و خالی کردن مواد غذایی ذکر شده استفاده کنند.
در قدیم از 3 روش بافت(ساده، رندی، گندی) در آن استفاده می شده است. ولی امروزه نقشها به روش ساده بافته می شود و در قسمت پایین طول هر طرف، گندی بف(قالی بافت) بافته می شود تا همانند خورجین در هنگام حمل و کوچ از ساییدگی آن جلوگیری شود.
اندازه هر طرف آن 80 × 60 سانتیمتر است که هر دهانه در حدود 50 کیلوگرم ظرفیت دارد.
شله:
یک کیسه دوطرفه ساده بافت است که گاهی تماما از نخ بافته می شود. تار آن همیشه از جنس پنبه است. برای جابجایی مشک، سنگ، و چوب به کار می رود و هیچ گونه نقشی روی آن به چشم نمی خورد. در آن نیز باز می ماند.
نوشته شده توسط: یوسف نکوئی
صنایع دستی بختیاریها، ویژگیها و مختصاتی دارد که با انواع تولیدات مشابه به دست دیگران قابل تمیز دادن است بخشی از این ویژگیها به این شرح است:
- فعالیت در رشته صنایع دستی کاری است صد در صد زنانه که تمام مراحل آن را زنان و دختران انجام می دهند و مردان در تولید آنها هیچ نقشی ندارند.
- صنایع دستی بختیاری فقط انواع بافتها را شامل می شود. تقریبا اغلب زنان و دختران ایلیاتی با آنها آشنایی دارند.
- بافندگان معمولا از نقشه برای بافتنی استفاده نمی کنند مگر اینکه به قصد تفنن بخواهند محصولی شبیه به فرآورده های دیگر داشته باشند. یا وقتی سفارشی برای مشتری دریافت کنند که ملزم به اجرای نقش و طرح پیشنهاد شده مشتری باشد. پس به طور کلی نقشهایی که برای تزیین بافته ها به کار می برند ذهنی است.
- معمولا از مواد اولیه تولید شده توسط خودشان بهره می گیرند و در موارد محدودی از نخ پنبه ای کارخانه ای به عنوان تار بافته هایشان استفاده می کنند.
- از امتیازات تولیدات بختیاریها، عدم تشابه و ناهمانندی کارهایشان است و این به دلیل عدم استفاده از الگو و مدل برای نقوش تولیداتشان است. تنوع و گوناگونی رنگ و نقش در بافته های زنان و دختران بسیار زیاد است و کمتر می توان دید که بافنده ای دو یا چند محصول یک اندازه و یک نقش با رنگ واحد تولید کند.
- بافندگان محلی از دارهایی استفاده می کنند که به صورت افقی است.
- نقش ها و طرحهایی که در قالیبافی منطقه به کار می رود عبارتند از نقشه های خشتی، بید مجنون، ترنج، طاووس، سرو، کاج، گلدان، و گل چالشتری.
انواع بافته های عشایر بختیاری:
در چهارمحال و بختیاری، صنایع دستی متنوعی وجود دارد که عشایر از مواد اولیه تهیه شده از طریق دامهایشان به مصرف ریسندگی و بافندگی می رسانند. این دسته از هموطنان بر مبنای مختصات زندگی اجتماعی شان که خود تولیدی و خود مصرفی را ایجاب می کند، محصولات متنوع و متعددی تولید می کنند که برخی از آنها عبارتند از:
لی، هورژین (خورجین)، قالی، خرسک، سیاه چادر، چوقا، موج، وریس، نمکدان (کیسه ای جهت نگهداری نمک)، سفره آردی.
قالیبافی:
فرش بختیاری با نقش کاملا ویژه و متفاوت خود در میان فرشهای ایرانی مشخص است.
قالیهای بختیاری به طور عمده دارای گره ترکی و معمولاً دو پوده است. در این نوع بافت، نخ خامه از روی دو تار مجاور به عقب رفته و بعد از دور زدن تارها از زیر قسمت کمانی روی تارها بیرون آمده به سمت بالا کشیده می شود و سر آن را قیچی می کنند و بعدازهر ردیف بافت، دو پود روی قسمتهای بافته شده قرار می دهند و با کلکیت (دفتین) آن را می کوبند.
معروفترین نوع قالیهای بختیاری، قالیهایی موسوم به "بی بی بف" است. که هم از نظر ابعاد و هم از نظر نقش و مواد اولیه مصرفی با سایر فرشهای ایرانی تفاوت کلی دارد این قالیها را منحصرا بی بی ها که از امکانات مادی بالایی برخوردار بودند می بافتند. در حال حاضر بافتنی بی بی بفها در چالشتر در منطقه شهر کرد پیگیری می شود. اما توسط اجتماعات روستایی و آن هم در چهار چوب صنایع دستی و به نام قالی خشتی.
نقش های مورد استفاده در قالی بی بی بف که به خشتی نیز معروف هستند، نقش های گیاهی و شکارگاهی می باشند که به آن جانوری نیز می گویند. در طرح خشتی از انواع پرنده، سرو کاج و حیوانات و گیاهان استفاده می شود.
از مناطق مهم بافت قالی درمنطقه بختیاری می توان از شهرکرد، چالشتر، بخش شوراب و روستاهای فارسان، باباحیدر و چلگرد و اردل نام برد. اکثر قالیهایی که به نام قالی بختیاری شهرت دارد، در منطقه چهارمحال بافته می شود.
قالیهای چالشتر از معروفیت جهانی برخوردار است و اصالت نقشه و ثبات رنگ و دقت در بافت از مشخصات آن است.
قالی یلمه: این قالیها توسط عشایر یلمه بافته می شود دارای رنگ ثابتی است و معمولاً از نه رنگ در بافت آنها استفاده می شود که عبارت است از: آبی، لاکی، سبز، سرمه ای، سفید، بنفش و سیاه. و دارای تار و پود پشم هستند.
گل پتو: این فرش که با استفاده از گلهای پهن بافته می شود به گل فرنگی هم معروف است. در فرادنبه از بخش های شهرستان بروجن بافت این فرش توسط زنان انجام می شود و نقشه آن معمولا ذهنی است.
کف ساده: فرشی است بدون نقش و با زمینه سفید که بیشتر در چالشتر بافته می شود.
گل مینا: نقشه این فرش توسط شخصی به همین نام که اهل تبریز بوده است طراحی شده است. بافنده در انتخاب رنگ آن آزاد است و معمولا از رنگهای گیاهی و با پود پشم هم بافته می شود. و در متن فرش رنگ مینایی و گلهای ریز به کار می رود. نقشه گل مینا، لچک ترنج و هندسی است که گاهی به شکل گرد یا بیضی هم بافته می شود و در فرش رنگ مینائی و گلهای ریز به کارمی رود. از مشخصه های طرح این فرش این است که یک قسم از آن در کلیه نقشه تکرار می شود.
چهار رنگ: این فرش حدود 50 سال پیش در روستای دستنا توسط یحیی خان بختیاری طراحی شده است و در بافت آن فقط چهاررنگ به کار می رود.
گبه: نوعی قالی گره دار با پرز بسیار بلند به بلندی دست کم یک سانتیمتر و پود فراوان از سه تا هشت پود در هر رج معمولا درشت بافت. هر گاه شمار رشته های پود در هر رج از سه تجاوز نکند و پرزهم کوتاهتر باشد دستباف را قالی گبه می خوانند.
خرسک: قالیچه هایی با پرز بلند و درشت بافت که مرغوبیت چندانی ندارد و خود مصرفی است.دارای نقشه های ساده مرکب از مثلث و لوزی است و بیشتر در ایل بافته می شود.
نوشته شده توسط: یوسف نکوئی
موسیقی و شهر در ایل بختیاری پیوند جاودانهای با زندگی ایلی یافته است. مقامهای موسیقی ایل بختیاری به نام ر(بیت معروف) هستند. از مشهورترین آنها به مقام گلهداری، برزگری، ابولقاسمخان و مقام شیرعلیمردون که تعداد آنها حدود 20 تا 25 مقام است میتوان اشاره نمود.
هر طایفه و تیره نوازندگان محلی ویژهای دارد که به آنها توشمال میگویند. توشمالها دارای طایفه و محل زندگی جداگانهای هستند، مخارج سالیانه خود را با شرکت در مراسم عروسی، عزاداری و جشنهای دیگر به دست میآورند و به کار زراعت و دامداری نیز میپردازند.
توشمالها مردمی عاشق پیشه و شاعر مسلک هستند که بیشتر وقت زندگی روزانه خود را صرف ساختن ابیات، لطیفهها، ضربالمثلها و متلها میکنند. آنان در به وجود آوردن آثار و ادبیات عامیانه سرزمین بختیاری سهم بسزایی دارند. آلات موسیقی بختیاریها، ساده، محدود و عمدتاُ شامل: کرنا، ساز و دهل است. آوازهای محلی روستاهای چهارمحال و بختیاری با لحجههای مخصوص به خودشان به خصوص در هنگام عروسی و شادی واقعاً جالب توجه است. ر
موسیقی بختیاری یکی از حوزه های گسترده موسیقی مقامی ایران است. نام مقام ها بیانگر نسبت هر نغمه با موضوع و سرگذشت ابداع آنهاست و این بدان معناست که هر مقام اصیل موسیقی بختیاری در نسبت با مراسم، آئین ها و یا سنت های ایل بختیاری تکوین یافته است. اما مرور زمان و وسعت ارتباطات، مخصوصا در حوزه شنیداری با گرایش های انتزاعی، تجریدی و گاه التقاطی سبب شده است تا نغمه های ناب این موسیقی از دسترس دور بماند و یا کم فروغ گردد. نغمه های دیگر موسیقی بختیاری که بعد از موسیقی کهن این قوم شکل گرفته اند، عمدتاً تصانیفی است که بر اساس لحن کلی موسیقی بختیاری و بعضاً متاثر از یکی از مقام های اصلی یا نغمه های وابسته به آنها ساخته و اجرا می شوند.
1- مقام گاه گریو
اصطلاح "گاه گریو" به معنی وقت و هنگام مویه است. به آن "گوگریو" هم گفته می شود که به معنی امر به مویه گری است. مویه گری به معنی میتولوژیک در موسیقی عزای بختیاری در عصر حاضر هم وجود دارد؛ اگر چه علت ظهور آن دیگر، به جا آوردن آیین ها مطابق با اجزای نهاده شده نیست، اما لااقل صورت کلی آن قابل دریافت است و مقام "گاه گریو" بستر ظهور این جنس از موسیقی مویه گرانه است.
اما در توصیف مصداق گونه "گاه گریو" اشاره به " علی داد نودال کـُش " ضروری می نماید.
"علی داد" مرد شجاع، دلیر و قهرمان ایل بختیاری که قادر بوده است 9 "دال"(لاشخور) را با یک تیر در آسمان بزند؛ توسط برادر خود به حسد کشته می شود. موسیقی دانان و مویه گران بدین سان برای " علی داد " مویه ها نمودند و در مقام "گاه گریو" اشعار فراوان خواندند و گریستند. در مقام " تیپومی " نیز که اشاره به خصایص فیزیکی و روحی قهرمان دارد، خوانندگان به صورت بداهه اشعاری می خوانند و جمع با آنان دم می گیرند و جنسی از مویه گری که کم نظیر است، تجلی می یابد.
سکندر درد تو درمون نداره گذشته کار تو برگردون نداره
2- الف) شیر علی مردان
شیر علی مردان یکی از خان های ایل هفت لنگ بود که در مبارزه با حکومت جور سرانجام به شهادت رسید.
ب) گلوم گلوم
تصنیفی تغزلی است که انواع مختلف دارد.
3- سرکوهی
مقامی کهن است که چوپان ها آن را با نی می خواندند و می نواختند. این مقام در عصر حاضر با سازهای دیگری نیز نواخته می شود.
4- الف) لچک ریالی
زنان ایل بختیاری به روسری یا دستمال سر خود که به آن لچک گفته می شود، سکه می دوخته اند و زنان متمول جنس سکه ها را از نقره انتخاب می کردند. نام تصنیف به این موضوع اشاره دارد. این نغمه اغلب در مراسم شادی نواخته می شود و مورد علاقهً فراوان مردم بختیاری است.
ب) برزگری
این نغمه در راسته ای موسیقی کار قرار می گیرد و در مورد درو و کشاورزی است که همراه شعر با حالتی تغزلی خوانده می شود. البته بعدها با تغییراتی توسط سازهای دیگر نیز نواخته شده است.
ج) لچک ریالی
5- الف) پیش نوازی
به عنوان مقدمه نواخته می شود.
ب) حوری حوری
نام زنی است که منظومه ای عاشقانه در وصف او سروده شده است.
6- الف) چشمهً کوه رنگ
یکی از چشمه های قدیمی و پر آب است که سرچشمه رودخانه بزرگ استان چهارمحال و بختیاری و استان های مجاور به شمار می آید. نغمه در وصف این چشمه پرداخته شده است.
ب) سحر ناز
نغمه ای تغزلی که در وصف "سحر ناز" زن زیبای بختیاری است.
7- الف) چوب بازی
همان گونه که از نام آن استنباط می شود؛ نوعی موسیقی همراه با چوب بازی است که در آن دو یا چند مرد با حالتی حماسی و هماهنگ با ضرب آهنگ موسیقی، نبردی نمایشی را به اجرا در می آورند. نغمه های این نوع چوب بازی در موسیقی بختیاری کاملا منحصر بفرد بوده و مخصوص ایل بختیار است.
به لحاظ طبقه بندی، چوب بازی یکی از انواع اصلی و مهم موسیقی بختیاری است و مقامی کاملا مشخص و شناخته شده به حساب می آید. در تشخیص ماهیت و ساختار و حتا شیوه اجرای آن، دو نشانه مهم قابل ذکر است. اول اینکه موسیقی چوب بازی مخصوص کرنا و دهل است و تبعیت تمامی نغمات و الحان آن از یک ریتم، میزان و متر مشخص است. مشخصه دیگر و فرعی این مقام، تعلق آن به فضای باز است، چرا که صدای پر حجم و پر طنین کرنا و دهل در فضای بسته خوشایند نیست، زیرا نوای دهل و کرنا و مقام و بازی چوب بازی، اصولا تمرینی برای میدان رزم آوری است. هنگام اجرای مقام چوب بازی که با آن دو رقصنده مشغول رقص و چوب بازی هستند، ضربات چوب رقصندگان چنان محکم و پر قدرت است که بر اثر برخورد چوب های بسیار محکم بلوط به یکدیگر که مانند شمشیر است، چوب ها شکسته و به هوا پرتاب می شوند.
ب) نی چوپانی
نامی دیگر برای انواع سرکوهی هاست که توسط چوپانان نواخته و خوانده می شود.
ج) چوب بازی
8- الف) پیش نوازی
ب) گلمی، های گل
از تصانیف جدید است که بر اساس حالت های کلی موسیقی بختیاری ساخته شده و اساسا به سازهای باستانی بختیاری تعلق ندارد.
9- گاه گریو
10- جشن نوروزی
نغمه ای که در ایام عید نوروز و یا به مناسبت اعیاد دیگر نواخته می شود. این نغمه به احتمال فراوان از موسیقی های دیگر، وارد موسیقی بختیاری شده است و اصالت آن در حوزه موسیقی بختیاری نیست.
11- الف) مقام بیدگونی
لفظی کلی است که اشاره دارد به نغماتی که منشاء بیدگونی دارند.
از جمله این نغمات گلوم گلوم است. گلوم گلوم در موسیقی بختیاری انواع مختلفی دارد که نوعی از آن تحت تاثیر یکی از نغمه های خراسانی است.
ب) گل ناز جهرم
گل ناز جهرم هم مانند گلوم گلوم در حوزهً مقامی کلی که به آن حاجیونی گفته می شود، به اجرا در می آید یا لااقل لفظ حاجیونی به منشاء نغمه اشاره دارد.
ج) فرود
در موسیقی بختیاری، مانند موسیقی های دیگر، فرودهای شناخته شده ای و جود دارد. این مشخصه در موسیقی بختیاری بسیار بارز است.
هر چه که به نغمه های قدیم تر رجوع کنیم، حالت کلی این فرودها شبیه تر و همسان تر می نماید.
نوشته شده توسط: یوسف نکوئی
درباره خاستگاه بختیاری ها، بطور کلی دو نظریه وجود دارد. جمعی از پژوهشگران و مردم شناسان آنان را ایرانی الاصل می دانند. زبان و برخی از عادات و رسوم، برهان اصلی آن دسته را تشکیل می دهد. از آن جمله " لوریمر " یکی از مستشرقین دربارهً زبان و لهجه بختـیاریها به پژوهش پرداختـه است. براساس مشخصات جسمی و روحی و عادات، آنها را ایرانی الاصل می داند و معـتـقـد است که پناهگاه کوهـستانی آنها، از حملهً اعراب مصونشان داشته است. ایرج افشار نیز چـنیـین نـتـیجه ای گرفته و افزوده است : " لباس زنان بخـتـیاری شباهت زیادی به لباس زنان زرتـشـتی دورهً ساسانی دارد و زبان بخـتـیاریان به زبان پهلوی زمان ساسانـیان نزدیک است و از واژه های عمومی ترکی و عربی بهره نمی گیرند. "
او در جای دیگر آورده است که بخـتـیاریان از نـژاد پارس هـستـند که در سده های ششم و هـفـتم قبل از میلاد با ایلامیان درآمیخـته و نـژاد واحدی را بوجود آوردند. منشی سفارت روس، بارون دوبد که در زمان محـمد شاه به بخـتـیاری سفر کرده است نیز براساس زبانـشان بر این باور است که آنها ساکنان اصلی این خاک هـستـند. وی آنها را " قوم لر " دانسته که همراه با لک ها و کردها، سه شعـبه اصلی نـژاد زند را تـشکیل می دهـند. به علت ایرانی الاصل بودن بخـتـیاریها، این قـبـیله بخـشی از کتاب قوم لر آقای امان اللهی را تـشکیل داده است.
دسته ای دیگر بخـتـیاریها را غـیر ایرانی دانـسته اند. مورخان یونانی، بخـتـیاریها را یـونانی الاصل که همراه با اسکندر مقدونی به ایران آمده اند دانسته و نوشته اند، چون ایرانـیان به آنان می گفـتـند شما پـیروز نـشدید، بلکه بخت شما را یاری کرد، به همین خاطر به بخـتـیاری معـروف شدند.
نـیکزاد، نویـسندهً محلی بخـتـیاری نـیز پس از ذکر روایات مخـتـلف نـتـیـجه می گیرد که :
" روی هم رفته از تمام این نوشته هاو آثار و اسناد تاریخی استـنـباط می شود که بخـتـیاریان از ایرانـیان اصیل و با اکراد و الوار از ریشه و نژاد و زبانشان نـیـز همان پهلوی است ".
نوشته شده توسط: یوسف نکوئی
ایل بختیاری، که شمارشان به بیش از 800 هزار نفر می رسد، در منطقه ای به مساحت 67 هزار کیلومتر مربع در ناحیهً مرکزی ایران که رشته کوه بـز خود را از زاگرس در آن واقع شده زندگی می کنند. اگر چه تنها یک سوم از بختیاریها کوچ نشین اند ( و بقیه مراتع مناطق عمدتاً به صورت جوامع استقرار یافته به کشاورزی مشغولند ) آنچه به عنوان فرهنگ قوم بختیاری شناخته می شود بیشتر در میان چادرنشینان بختیاری کوهستانی دیده می شود تا بقیه آنها. اینان که از طریق تولید گوشت و محصولات لبنی زندگی می کنند، سالا نه پس از پایان فصل تابستان رمه های گاو و گوسفند و اطراف اصفهان، به طرف دامنه ها و جلگه های کم ارتفاع در استان خوزستان حرکت می دهند تا زمستان سرد را در مراتع و چراگاه های این منطقه بسر برند. کوچ سالا نهً قوم بختیاری یکی از جالبترین و پیچیده ترین نمونه ها در میان ایلات و اقوام کوچ نشین در سراسر جهان است. از آنجایی که بختیاریها در جریان کوچ باید از ارتفاعاتی که گاه بلندی آن به 3 هزار متر و بیشتر هم می رسد بگذرند، و باید زمان کوچ خود را با نهایت دقت انجام دهند تا مبادا در طول راه دچار برف زودرس، سیلاب رودخانه های کوهستانی و نبود چراگاه و مراتع شوند. سابق بر این در جریان کوچ تلفات زیادی بر انسان و دام وارد می شد. در سال های اخیر با اقدام دولت در ایجاد پل، هموار کردن مسیر کوچ ایل و ساختن مراکز تغذیه دام در طی مسیر، شمار تلفات جانی و مالی به شدت کاهش یافته است. بختیاریها به گویش لری تکلم می کنند و شیعه مذهبند. از نظر سیاسی، در زمان شاه سابق، رئیس ایل از طرف وی منصوب می شد و بختیاریها همه تحت امر او بودند. این پست و مقام امروزه دیگر وجود ندارد. یکپارچگی ایل بختیاری تحت ریاست یک فرد در 2 قرن اخیر بسیار کارساز بود به طوری که این ایل نقش بسیار مهمی در جریانات تاریخ معاصر کشور و بویژه طی انقلاب مشروطیت ایفا کرد. امروزه، اما، بسیاری از مردمان بختیاری از شیوه سنتی زندگی خود دست کشیده اند و برای استخدام در شرکت نفت ایران و سایر موًسسات و ادارات دولتی به شهرنشینی روی آورده اند.
بختیار سرزمین افسانه ای ایران و دارای فلکلور بسیار غنی است. بختیاری بزرگترین و اصیل ترین قوم در میان اقوام متعدد ایران زمین به شمار می آیند. بختیاریها از نظر نژادی جزو تباره لرها هستند و گویش آنها نیز از قدیمی ترین و شناخته شده ترین گویش های زبان فارسی است. کوچ سالانه ایل بختیاری از مراتع و چراگاه های مناطق سردسیر استان چهار محال و بختیاری به طرف نواحی جنوب کشور یعنی، استان خوزستان بین 4 تا 6 هفته به طول می انجامد. این کوچ جابجایی جمعیتی بسیار گسترده و مثال زدنی از مقاومت زن، مرد، پیر و جوان به همراه هزاران راًس دام است که از 5 مسیر مختلف، سخت ترین و صعب العبورترین مناطق کوهستانی را پشت سر می گذارند تا به مراتع و چراگاه های جدید برسند. بختیاریها به دو گروه اصلی تقسیم می شوند : هفت لنگ و چهار لنگ. در میان این دو گروه هم تقسیم بندی های بسیار بیشتری وجود دارد. آمار دقیق تعداد بختیاریها مشخص نیست. طبق یک برآورد 450 هزار نفر بختیاری در کشور زندگی می کنند. نیمی از آنها کوچ نشین اند و بقیه به صورت استقرار یافته به کشاورزی مشغولند. روستای کاریاک، واقع در 120 کیلومتری جنوب اصفهان، که در آن رودخانهً کرشان، از ریزآبه های کارون، جاری است دو استان کهکیلویه و بویراحمد را از همدیگر جدا می سازد.